علل تمایل به زایمان غیرطبیعی
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۶۵۲۷۲
بر اساس نظر کارشناسان میزان جراحی سزارین بایستی میان 5 الی 15 درصد باشد؛ در ایران بیش از نیمی از زایمانها به شکل سزارین صورت میگیرد؛ پیشینه اسناد پزشکی نشان میدهد سزارین با طولانی کردن زمان حاملگی بعدی، کم کردن فرصت باروری و افزایش احتمال نازایی ثانویه موجب تشدید کاهش نرخ باروری میشود
به گزارش خبر گزاری برنا؛ مسئله جمعیت و تحولات آن ارتباط چشمگیری با سایر موضوعات دارد و از یک سو کاهش یا افزایش آن میتواند تاثیرات قابل توجهی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برجای بگذارد و از سوی دیگر خود برآیند تحولات در حوزههای مختلف است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پزشکی شدن فرایندی را توصیف می کند که توسط آن مشکلات غیرپزشکی معمولا به بهانه بیماری یا کسالت به عنوان مشکلات پزشکی تعریف میشوند. انتقال تولد از خانه به بیمارستان و کنترل فرایند تولد به وسیله متخصصان نمونه عالی پدیده پزشکی شدن است. هرچند این موضوع اثرات مثبت فراوانی از جمله کاهش مرگ و میر مادران و فرزندان را به دنبال داشته، لکن بدون آسیب نیز نبوده است. به عنوان نمونه یکی از این آسیبها افزایش زایمان غیرطبیعی در میان زنان است.
طبق اصول بیمارستان دوستدار مادر زایمان یک فرآیند طبیعی است که باید با حداقل مداخلات پزشکی انجام پذیرد و سزارین یک عمل مداخلهای است که در موقع اضطراری برای نجات جان مادر و کودک هنگامی که زایمان طبیعی خطرناک است یا امکان پذیر نیست صورت می گیرد. لکن معنای زایمان در دوره کنونی ورای فرایندهای پزشکی شده است و شیوع عمل سزارین در سطح جهانی نشان دهنده این است که زندگی زنان به شکل روزافزونی در حال پزشکی شدن است.
بر اساس نظر کارشناسان میزان جراحی سزارین بایستی میان 5 الی 15 درصد باشد. لکن در ایران بیش از نیمی از زایمانها به شکل سزارین صورت میگیرد و در برخی از استانها مانند اصفهان این رقم بالای 60 درصد است. این در حالی است که پیشینه اسناد پزشکی نشان میدهد سزارین با طولانی کردن زمان حاملگی بعدی، کم کردن فرصت باروری و افزایش احتمال نازایی ثانویه موجب تشدید کاهش نرخ باروری میشود. پزشکان معمولا بعد از دو یا سه فرزند که از طریق سزارین به دنیا آمده اند توصیه به فرزندآوری بیشتر نمیکنند. همچنین برخلاف تصور غالب در این شیوه میزان مرگ و میر مادران 2 تا 3 برابر و میزان ناتوانی باروری مجدد 5تا 10 برابر افزایش مییابد.
حال با وجود افزایش خطرات برای مادر و فرزند و همچنین پیامدهایی از جمله کاهش امکان باروری سوال این است که دلیل رویآوری گسترده زنان به زایمان غیرطبیعی چیست؟ نتایج تحقیقات اجتماعی نشان میدهد این اقدام بیشتر متاثر از عوامل فرهنگی و اجتماعی است که در ادامه ابتدا به برخی از دلایل اصلی اشاره شده و سپس در قالب یک دستهبندی عناوین علتها ذکر خواهد شد.
علل تمایل به زایمان غیرطبیعی
یافتهها نشان می دهد پزشکان با توصیههای خود نقش عمدهای در تصمیم سزارین زنان ایفا میکنند و نظر پزشک به شدت بر تصمیم زن باردار تاثیرگذار است. تصوری که پزشکان برای مادران از درد زایمان طبیعی و پیامدهایی که به دنبال دارد ایجاد میکنند سبب میشود مادران برای رهایی از پیامدها به سزارین رو بیاورند. این موضوع در دهههای اخیر به حدی بوده که به آن به عنوان مهمترین عامل نگاه میشود. در پژوهش نگرش سنجی که فرجی و همکاران انجام دادهاند 70 درصد زنان، پزشک را عامل تعیین روش زایمان دانستهاند. لذا در مداخلات برای کاهش سزارین یکی از مهمترین اقدامات آموزش و تغییر نگرش در پزشکان و همچنین وضع قوانین نظارتی بازدارنده است.
یکی از علل فرهنگی در این زمینه تلاش برای کسب جایگاه اجتماعی است. در واقع هنجارهای اجتماعی این تصور قالبی را ایجاد کرده است که «افراد دارای جایگاه بالا و امروزی عمل سزارین را انتخاب میکنند.» در واقع این موضوع با پرستیژ اجتماعی و اقتصادی پیوند خورده است. مصاحبههای مستقیم نشان میدهد زنان هنجارهای ذهنی مثبتی نسبت به سزارین دریافت کرده بودند و در مقابل هنجارهای ذهنی نسبت به زایمان طبیعی این بود که «این عمل برای افراد سطح پایین است.» در پژوهش نگرش سنجی دیگر 68 درصد از زنان گزاره «اگر زایمان طبیعی کنم جلوی فامیل خجالت میکشم» را تایید کرده بودند.
باورهای غلط از دلایل پرتکرار دیگر در این زمینه است. نتایج نشان میدهد باور رایج میان زنان این است که زایمان طبیعی برایشان خیلی سخت است و نمی توانند با دردهای زایمان طبیعی مقابله کنند. باور غلط دیگر این است که سزارین از مرگ نوزاد جلوگیری میکند و یا اینکه رسیدگی به بیمار در حین سزارین بهتر است. آگاهی دادن به زنان در مورد زایمان بدون درد، فراهم کردن امکانات زایمان در آب و آموزش احترام به حقوق بیمار از جمله راهکارهای تعدیل این نگرش است.
اهمیت یافتن مدیریت بدن یکی دیگر از عوامل دخیل در این زمینه است. پژوهشها نشان میدهد زنانی که قصد سزارین داشتند اهمیت بیشتری به تصویر بدنی خود میدادند و از شل شدگی دستگاه تناسلی که ممکن است بر رابطه جنسی اثربگذارد هراس داشتند.
جمع بندی
در مجموع میتوان علل به دست آمده را به دو دسته گزاره های ذهنی و گزاره های ساختاری تقسیم کرد .
گزاره های ذهنی شامل: 1.ناشناخته بودن و ابهام زایمان 2. ترس از درد زایمان طبیعی 3. تلقی سزارین به مثابه یک پدیده مدرن 4. ترس از به همریختگی و از شکل افتادن اندام تناسلی5. امن تر بودن سزارین
گزاره های ساختاری شامل: 1. تاثیر اطرافیان مهم و جامعه در انتخاب سزارین(پیشنهاد همسر، خانواده، دوستان، پزشک) 2. اعتماد به پزشکان و متخصصان زنان و زایمان3. وضعیت نامناسب بیمارستانها برای زایمان طبیعی (برخورد نامناسب پرسنل زایشگاه در طی درد کشیدن- وضعیت نامناسب اتاق زایمان طبیعی) 4. عدم توانایی جسمی زتات برای انجام زایمان طبیعی 5. کوتاه شدن زمان زایمان و تمایل به داشتن کودک برنامه ریزی شده 6. سودجویی پزشکان و وضعیت اقتصادی مناسب مادران.
نویسنده: محمد امین مهدی زاده
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ایران جراحی خانواده زایمان سزارین زایمان غیرطبیعی زایمان طبیعی نشان می دهد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۵۲۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپا
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، یکی از رویدادهای در دستور کار سیاسی این هفته قفقاز جنوبی، سفر صدیر جپاروف رئیس جمهوری قرقیزستان به جمهوری آذربایجان بود.
گفتگوهای صدیر جپاروف با الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان در چارچوب این سفر را میتوان به عنوان گسترش روابط دوجانبه و همکاری چندجانبه یاد کرد.
در این سفر 18 سند بین جمهوری آذربایجان و قرقیزستان امضا شد. بر اساس مفاد آن اسناد، میتوان گفت که دو کشور بر دیدگاه پویایی روابط اقتصادی-تجاری و حملونقل تأکید دارند.
الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان طی کنفرانس مشترک با همتای قرقیزستانی خود برای مطبوعات اعلام کرد: ما به طور گسترده در بخش انرژی و حملونقل بحث کردیم. ما در اینجا پتانسیل زیادی را میبینیم. ما علاقهمند به پروژههای سرمایهگذاری انرژیهای تجدیدپذیر در قرقیزستان هستیم. در مورد بخش حملونقل، پروژههای حملونقل بزرگ و ساخت راهآهن در قرقیزستان و آذربایجان در حال اجرا هستند. البته در حال حاضر لازم است رایزنیها در زمینه دیجیتالی شدن مسیرهای حملونقل و توافق بر سر سیاست تعرفه آغاز شود. ما باید مسیر اروپا را از طریق دریای خزر، آسیای مرکزی نهتنها از نظر مسافت، بلکه از نظر جذابیت تجاری نیز راحت کنیم.
صدیر جپاروف نیز گفت: در این مذاکرات دورنمای فعالیت متقابل دو کشور در خصوص توسعه کریدورهای حملونقل بینالمللی از آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
این اظهارات حاکی از آن است که طرفین در حال بررسی زمینههای منطقهای گستردهتر در فضای ژئوپلیتیکی هستند و در عین حال بر اهمیت حمایت از یکدیگر در روابط دوجانبه و سازمانهای بینالمللی تأکید دارند.
تراب رضایف کارشناس سیاسی آذری در مورد توسعه روابط جمهوری آذربایجان با قرقیزستان در مصاحبه با خبرگزاری ترند گفت: جمهوری آذربایجان در واقع آشکارا اعلام کرده که ما دیگر از روند ادغام در اتحادیه اروپا حمایت نمیکنیم.
وی تأکید کرد: مسیر آینده ما از طریق ادغام با کشورهای تُرک است. روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی بین آذربایجان و ترکیه برقرار است. ما با قزاقستان و ترکمنستان در زمینه انرژی، حملونقل و لجستیک همکاری داریم. در 2 سال گذشته، گردش تجاری بین کشورهای تُرک بیش از دو برابر شده است.
این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد: روابط اقتصادی و سیاسی با قرقیزستان هنوز ضعیف است. ما در تلاش برای بهبود روابط سیاسی و اقتصادی با قرقیزستان در آینده هستیم. علاوه بر این، بین کشورهای ما در مسائل تاریخی، ملی، فرهنگی و مذهبی ارتباط وجود دارد. استقبال از رئیسجمهور الهام علیاف در سفرهایش به قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان نشان داد که روابط با کشورهای تُرک مبتنی بر پیوند اخلاقی است. به همین ترتیب، به ویژه مهم است که یادآوری کنیم که رؤسای جمهور قزاقستان و ازبکستان در طول سفرهای خود به آذربایجان، مدرسهای در قرهباغ ساخته و از زیرساختها حمایت میکنند. قرقیزستان نیز در کار ساختوساز در سرزمینهای آزاد شده آذربایجان مشارکت خواهد کرد. برداشتن چنین گامی از طرف قرقیزستان برای ما اهمیت ویژهای دارد. در همین زمان بنای یادبود چنگیز آیتماتوف در آذربایجان برپا شد. این به روابط ملی، فرهنگی و ادبی نیز کمک میکند.
«آقشین کریموف» در روزنامه «کاسپی» در این خصوص مینویسد: برای روشن شدن بیشتر موضوع باید گفت که قرقیزستان را نمیتوان کشوری بسیار قوی از نظر قدرت نظامی و شاخصهای اقتصادی دانست. اما عضویت بیشکک در سازمان کشورهای تُرک (TDT) سود اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی بیشتری برای آن به همراه دارد. آذربایجان و متحد راهبردی آن ترکیه نقش عمدهای در شکلگیری این وضعیت دارند. هدف پشت سر هم باکو-آنکارا محافظت قابلتوجه از دولتهای تُرک در کشورهای آسیای مرکزی، از جمله قرقیزستان، از عواقب رقابت غرب، روسیه و چین از نظر منافع مشترکشان است.
آقشین معتقد است: بنابراین، علاوه بر تقویت هویت سازمان کشورهای تُرک در قرقیزستان، نشان دادن علاقه به ثبات سیاسی و امنیت پایدار در این کشور بسیار مهم است. کشور آذربایجان به رهبری الهام علیاف از ثبات و امنیت در همه مناطق حمایت میکند. با این حال، در بحبوحه تشدید رقابت تمرکز جهانی قدرت، بسیاری از مناطق در معرض مداخله خارجی قرار دارند. وضعیت سیاسی و امنیتی قرقیزستان نیز حساس است و خطر تحت فشار قرار گرفتن در بحبوحه رقابت قدرت را از دست نداده است. بنابراین، نیاز به افزایش توجه به پروژههای سرمایهگذاری در مقیاس بزرگ برای تضمین ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی در قرقیزستان وجود دارد. به همین دلیل، تصادفی نیست که الهام علیاف و صدیر جپاروف مواضع خود را در مورد سبد سرمایهگذاری در پرتو همکاریهای اقتصادی-تجاری و حملونقل متقابل بیان کردند.
وی تأکید میکند: البته نمیتوان تقویت اهرم اقتصادی چین در منطقه آسیای مرکزی را نادیده گرفت. پکن سرمایهگذاریهای اقتصادی قابلتوجهی را در آسیای مرکزی به عنوان بخشی از طرح کمربند و جاده انجام میدهد و فرصتهای قابلتوجهی برای توسعه زیرساختها ارائه میدهد. آخرین نمونه از آن برای دولت بیشکک، پروژه راهآهن چین- قرقیزستان- ازبکستان است. در حال حاضر، توجه به پروژه راهآهن چین، قرقیزستان، ازبکستان، خزر و ایجاد فرصت برای افزایش گردش کالا میتواند به عنوان یک اولویت مهم در خط باکو-بیشکک تلقی شود. بنابراین، قرقیزستان باید به چالشهای قرار دادن این کشور در یک تعادل سالم قابلتوجه در زمینه روابط با آذربایجان و نمایندگی در سازمان کشورهای تُرک نگاه کند. از این منظر میتوان گفت که نظم سیاسی سازمان کشورهای تُرک از نشان دادن رویکرد چند بعدی خود بین روسیه-غرب-چین ابایی ندارد. زیرا بسیاری از پروژهها در منطقه از جمله کریدور حملونقل ترانس خزر (دالان میانی) بر فرصتهای ژئوپلیتیک چین تمرکز دارند. این افزایش توجه بدون شک غرب و روسیه را تا حد امکان بر روی رقابت شدیدتر با یکدیگر متمرکز میکند. با این حال، تمرکز بر جهتگیری غربی نخبگان سیاسی قرقیزستان از وابستگی اقتصادی یکطرفه جلوگیری میکند و جذب سرمایهگذاری خارجی مستقیم یا غیرمستقیم را تسهیل میکند.